stargirl1368

stargirl1368

stargirl1368
stargirl1368

stargirl1368

stargirl1368

مبانی نظری و پیشینه زندگی خوابگاهی و هویت فرهنگی دختران

مبانی نظری و پیشینه زندگی خوابگاهی و هویت فرهنگی دختران
دسته بندی علوم اجتماعی
بازدید ها 23
فرمت فایل docx
حجم فایل 168 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 61
مبانی نظری و پیشینه زندگی خوابگاهی و هویت فرهنگی دختران

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

هویت فرهنگی

هویّت فرهنگی[1]: در اصطلاح مردم ­شناسی، عبارت است از خصوصیّات و ویژگی­‌های فرهنگی و تاریخی یک جامعه مانند هنر موسیقی و ادبیّات، زبان و رسوم و سنت ­های ملّی و دینی، باورها و... که در طول تاریخ نشانگر تمایز آن جامعه با جوامع دیگر است. مثلاَ فرهنگ ایرانی با همه گستردگی دارای خصوصیّات و ویژگی‌­هایی است که آن را مشخص و از فرهنگ­‌های دیگر جدا می­ سازد (طبیبی، 44:1374).

واژة «هویّت فرهنگی» به دو پدیدة معاصر اشاره دارد: از یک سو بر یک برداشت درونی از پیوستگی یا بازشناسی یک فرهنگ یا خرده فرهنگ خاص، و از سوی دیگر بر یک گرایش بیرونی در میان یک فرهنگ خاص به جهت سهمی که آن فرهنگ با دیگر فرهنگ ­ها در آن اشتراک دارد یا آن چه که آن را از فرهنگ­ های دیگر متمایز می­ سازد.

بدین سان نیازها و ارزش ­هایی که در جوامع فرهنگی مختلف در موقعیت ها و محیط ­های گوناگون توسعه یافته ­اند، مشابه نیستند. همچنین فرهنگ­ های گوناگون به طور آشکار «هویّت» متفاوتی دارند. علاوه بر این مانند همة فرایندهای اجتماعی، این فرایند به صورت ناب، عقلانی یا یک رویداد از قبل برنامه ­ریزی شده نیست. بنابراین، فرهنگ باید به مثابه نتیجة خود به خودیِ یک درهم آمیختگی رفتاری گروهی از مردم، یعنی کسانی که رابطه و کنش متقابل با یک­دیگر داشته ­اند، در نظر گرفته شود.

به عبارت دیگر، فرهنگ پدیده ­ای است که به طور کلّی محتوای آن از فرهنگی به فرهنگی دیگر متفاوت است، زیرا وضعیّت­ های زندگی این جوامع با یکدیگر تفاوت دارد. بنابراین هر فرهنگی بر اساس ساختارِ «منطقی» همان فرهنگ باید تحلیل شود. هر فرهنگی از منطق مربوط به همان فرهنگ پیروی می­ کند. بنابراین در هر فرهنگی، شخص باید بر اساس آنچه که اصطلاحاً نمونه ­های اوّلیّه یا ازلی نامیده، ترجیحاً نسبت به نمونه­ های صوری که غالباً به طور رسمی در یک فرهنگ به صورت آشکار گسترش یافته­ اند، توجّه نشان دهد. به دلیل نفوذ غربی ­ها شخص می تواند در آسیا بیشتر از غرب یک تفاوت آشکار بین آنچه که فرهنگ «نوشتاری» و فرهنگ «غیرنوشتاری» نامیده شده، مشاهده کند (حسینی پاکدهی،88:1384).

اگر فرهنگ را ارزش ­ها و همچنین هنجارهای یک گروه معین که از آن پیروی می­ کنند بدانیم، هویّت فرهنگی، عبارت از همبستگی و یکپارچگی بافت معنوی جامعه است که به واسطه آن، افراد یک حوزه، خود را متعلّق به هم می­ دانند و از نظر دیگران متعلّق به هم شناخته می­ شوند. در این معنا هویّت فرهنگی در سطح فردی میزان همنوایی و پذیرش هنجارهای فرهنگ کلّی جامعه و نهادهای اجتماعی (خانواده، دین، دولت و...) فهم می ­شود. امّا در عین حال می­ تواند به معنای مجموعه ارزش ­ها و الگو های فکّری و رفتاری هر فرد نیز باشد چرا که افراد همواره مطابق الگوهای مصوّب جامعه و فرهنگ مسلّط فکّر و عمل نمی­ کنند.

وجه تمایز فرهنگ و هویّت فرهنگی را می ­توان در این امر دانست که فرهنگ بیشتر با فرایندهای ناخودآگاه در ارتباط است، اما هویّت فرهنگی با نوعی تعلّق در ارتباط است که غالبا خودآگاه است، زیرا بر تمایزهایی نمادین مبتنی است (گیدنز، 36:1373).


[1]. Cultural Identity